برخی خانوادههای امروز به تاثیر مثبت موسیقی بر رشد ذهنی كودك خود اعتقاد دارند و سعی میكنند تا فرزند خود را از همان دوران خردسالی به فراگیری موسیقی تشویق كنند.
اما همین خانوادهها پرسشهایی نیز در مورد آموزش موسیقی به فرزند خود دارند كه معمولا این پرسشها، پرسش مشترك تمام خانوادههاست.
1. پرسش رایج خانوادهها در آموزش موسیقی به فرزندان این است كه چه سنی برای این كار مناسبتر است؟
5 سالگی سنی است كه معمولا كودكان میتوانند نت را فرا بگیرند و نواختن یك ساز را آغاز كنند اما با این حال در سنین پایینتر نیز میتوان موسیقی را در قالب بازیهای كودكانه و با كمك گرفتن از وسایل كمكآموزشی به كودك ارائه كرد كه این شیوه در حال حاضر در بسیاری از مراكز پیشدبستانی كشور نیز متداول است بنابراین اگر خانوادهها تمایل دارند تا فرزند آنها به صورت جدی موسیقی را دنبال كند، بهتر است این كار از حدود سن 5 سالگی فرزندشان با ارف و موسیقی كودكان انجام دهند.
2. بهتر است چه سازی را باید برای فرزند خود انتخاب كنیم؟
پس از اتمام دوره ارف والدین میتوانند با توجه به علاقه كودك و ویژگیهای شخصیتی و خصوصیات روانشناختی او ساز مناسبی را برای آموزش جدیتر موسیقی فرزندشان انتخاب كنند. ویژگیهای شخصیتی در علاقه و پیگیری كودك نقش بسزایی دارد. بررسیها نشان داده كه كودكان پر هیجان نسبت به سازهای كوبهای مثل طبل یا درام تمایل بیشتری دارند زیرا به این وسیله میتوانند هیجان خود را بهتر تخلیه كنند. از سوی دیگر سازهایی مثل پیانو، فلوت و ویولن كه خصوصیت آرامشبخشی دارند، میتوانند به ایجاد احساس آرامش در كودكان كمك كنند.
3. عدهای همواره این پرسش را مطرح میكنند كه با بیانگیزگی كودك خود نسبت به تمرینهای موسیقی چه كنیم؟
مسالهای كه در مورد آموزش موسیقی به كودكان اهمیت دارد، تمرین كودكان است. كلاسهای آموزش موسیقی معمولا به صورت یك جلسه یا دو جلسه 30 تا 45 دقیقهای در هفته در آموزشگاهها برگزار میشود و كودك باید آموختههای خود را در این جلسهها در طول هفته در منزل تمرین كند. در بسیاری از موارد كودك از سوی خانوادهها وادار میشود كه در منزل به تمرین موسیقی بپردازد در حالی كه خود كودك در آن لحظه و آن ساعت تمایلی به انجام این كار ندارد. این مساله باعث افت كیفیت كار كودك در زمینه آموزش موسیقی میشود و حتی ممكن است به دلزدگی او از آموزش موسیقی بینجامد. وقتی كودك تمایلی به انجام تمرینهای هفتگی موسیقی خود ندارد، والدین میتوانند تمرین او را متوقف كنند تا زمانی كه او خود با میل و رغبت برای این كار اقدام كند. اگر میخواهیم كه كودك ما موسیقی را فرا بگیرد در واقع قرار است مهارتی به مهارتهای فردی كودك بیفزاییم كه هریك از این مهارتها میتواند اعتمادبهنفس كودك ما را افزایش دهد و اگر بخواهیم این آموزش را با اجبار فرا روی كودك قرار دهیم، نه تنها اثر مطلوبی نخواهد داشت حتی ممكن است نتیجه عكس نیز به همراه داشته باشد. هنرها و مهارتهایی مانند موسیقی یا نقاشی برای كودك یك ضرورت محسوب نمیشوند و میل كودك به فراگیری آنها باید حتما در نظر گرفته شود.
4. پرسش دیگری كه بسیاری از خانوادهها مطرح میكنند این است كه كودكی را كه در محیط اطراف و خانواده خود كمتر در حال و هوای موسیقی بوده، چطور میتوان به این هنر علاقهمند كرد؟
حقیقت این است كه در برخی از خانوادهها زمینه مساعد ژنتیكی برای آموزش موسیقی وجود دارد و طبیعتا این موضوع كار والدین را در آموزش موسیقی به فرزند سادهتر میكند اما نباید گمان كنیم كه كودكان دیگر به هیچوجه استعداد فراگیری موسیقی ندارند بلكه میتوان این كودكان را نیز با ایجاد انگیزه كافی به موسیقی علاقهمند كرد. حضور در كنسرتهای موسیقی كودكان كه از سوی آموزشگاههای مختلف موسیقی در طول سال برگزار میشود میتواند نقش مهمی در این زمینه ایفا كند. وقتی فرزند ما كودكان همسن و سال خود را در حال اجرای موسیقی میبیند، به این كار علاقهمند میشود این توانایی را در خود شوفا كند. همچنین والدین میتوانند فرزند خود را به صورت آزمایشی در كلاسهای آموزش ارف در مهدهای كودك شركت دهند و طی 5 یا 6 جلسه اول - و نه فقط با استناد به حضور یك جلسهای- علاقهمندی و تمایل او را به آموختن موسیقی بسنجند. به غیر از این موارد، قرار گرفتن كودك در محیطی كه نوای موسیقی در آن جریان دارد نیز میتواند به علاقهمندی او به موسیقی كمك كند. پخش موسیقیهای دلنشین از سازهای مختلف در خانه میتواند كودك را به موسیقی علاقهمند كند و او را با این موضوع پیوند دهد.
دكتر کتایون خوشابی-روانپزشك كودك و نوجوان و عضو هیأت علمی دانشگاه علومبهزیستی و توانبخشی